نام شعر : برخورد نوري به زمين فرود آمد نوري به زمين فرود آمد:دو جاپا بر شنهاي بيابان ديدم. از كجا آمده بود؟ به كجا مي رفت؟ تنها دو جاپا ديده مي شد. شايد خطايي پا به زمين نهاده بود. ناگهان جاپاها براه افتادند. روشني همراهشان ميخزيد. جاپاها گم شدند، خود را از روبرو تماشا كردم: گودالي از مرگ پر شده بود. و من در مرده خود براه افتادم. صداي پايم را از راه دوري ميشنيدم، شايد از بياباني ميگذشتم. انتظاري گمشده با من بود. ناگهان نوري در مردهام فرود آمد و من در اضطرابي زنده شدم: دو جاپا هستيام را پر كرد. از كجا آمده بود؟ به كجا ميرفت؟ تنها دو جاپا ديده ميشد. شايد خطايي پا به زمين نهاده بود. شايد خطايي پا به زمين نهاده بود |