هند
نامه به دوستان

سفر مرا به زمينهاي استوايي برد ،
و زير سايه آن "بانيان" سبز تنومند
چه خوب يادم هست
عبارتي كه به ييلاق ذهن وارد شد :
و سيع باش ، و تنها ، و سر به زير ، و سخت،
....
و نيمه راه سفر ، روي ساحل "جمنا"
نشسته بودم
و عكس "تاج محل " را در آب
نگاه مي كردم:
دوام مرمري لحظه هاي اكسيري
و پيشرفتگي حجم زندگي در مرگ.
ببين ، دو بال بزرگ
به سمت حاشيه روح آب در سفرند.

Back to letters page